فیسبوک = خوب یا بد، تاجر یا جاسوس، مردمی یا انحصاری
این مقاله در مورد فیسبوک، سایتها و پدیدههای جدیدی از این نوع است.
رویکرد مقاله، نگاهی متفاوت به شبهآزادیهای ایجاد شده در دنیای مجازی است.
مقدمه
در مورد فیسبوک چه فکر میکنید؟ آیا نیاز شما را برآورده میکند؟ آیا تا به حال فکر کردهاید که دلیل بوجود آمدنش چه بوده است؟ آیا تا به حال به روش کارش فکر کردهاید؟ فیسبوک چه تواناییهایی دارد و تا چه حد میتواند به جامعه کمک کند؟
اینها بخشی از سؤالاتی است که بعضی از ما از خودمان میپرسیم. پاسخ به این سؤالات میتواند ما را در انتخابهایمان کمک بیشتری کند.
امروزه با سریعتر شدن روشهای ارتباطی و نزدیکتر شدن انسانها به هم از نظر مجازی، ما در معرض حجم بیشتری از اطلاعات قرار داریم. دو فاکتور مجازی و زیاد بودن اطلاعات میتواند ما را در تولید و استفاده از اطلاعات دچار مشکل توهم اطلاعات کند.
توهم اطلاعات یعنی در معرض اطلاعاتی قرار گرفتن که:
۱- درست بودن آن معلوم نیست
۲- تولیدکننده و پخش کنندهاش مشخص نیست.
۳- راه رسیدنش به ما مشخص نیست.
در دنیای پر زرق و برق اینترنت وقتی مشکل توهم اطلاعات پیش بیاید و در کنارش کاربر از خود سؤالاتی مانند سؤالات بالا را نپرسد در انبوهی از اطلاعات سردرگم خواهد شد و به هر سمتی که تبلیغات و در نتیجهی آن تودهی جامعه برود، خواهد رفت. این رفتار در کوتاه مدت مشکلات خود را نشان نمیدهد ولی در مدت زمان طولانی اثراتی بر روی تفکر و خواست جامعه خواهد گذاشت که گاهی اوقات غیر قابل جبران یا سخت قابل جبران است.
باور اینکه در این دنیا اکثر افراد برای خواست خود تلاش میکنند و توجهی به جامعه ندارند، امری است مشخص اما باور به اینکه فرد یا افرادی با هدفی خاص در تلاش برای تغییر خواست جامعه به نفع اهداف خود هستند امری شخصی است و هر کدام از ما میتوانیم نظر خود را داشته باشیم.
نکتهی دیگر استفاده از تکنولوژی برای مدیریت بهتر انبوه اطلاعاتی است که در دنیای اینترنت تولید میشود. تکنولوژیهایی که ما را تنها به سمت اطلاعات سوق میدهند بسیار کشنده و خطرناک هستند. در دنیای امروز اگر بخواهیم در دالان بیانتهای اطلاعات وقت خود را صرف کنیم تا آخر عمر به جایی نخواهیم رسید. در عوض برای اینکه توان رقابت مفید را داشته باشیم باید بتوانیم از جریان سیلآسای اطلاعات خود را به پناهگاه مرتفعتر و امنتر دانش برسانیم. البته این برای اکثر مردم راضیکننده است اما این نکته را هم نباید فراموش کنیم که دانش خوب است اما کافی نیست. برای موفقیت خود و جامعهیمان باید تمام تلاشمان را بکنیم تا به جایگاه خرد دست یابیم. شاید فکر کنید که مگر همهی مردم میتوانند خردمند شوند؟ جواب این سؤال مثبت است اما آن چیز که این توانایی را از مردم میگیرد، ناآگاهی مردم در اثر آموزش غلط است. آموزشی که سعی بر این دارد تا مردم را از راهی که در آن به خرد میرسند منحرف کند تا در نهایت مهره ای برای استفادهی افراد معدودی شوند.
با این مقدمه در مورد دنیای پیرامونمان، به سراغ یکی از تولیدات پر سروصدای امروز دنیای اینترنت و تکنولوژی یعنی فیسبوک میرویم.
در ابتدا نظرات افرادی را جویا میشویم که از فیسبوک با علاقه استفاده میکنند و مزایای فیسبوک را از دید این افراد بررسی میکنیم سپس به سراغ افرادی میرویم که از فیسبوک استفاده نمیکنند و دلایل آنان را جویا میشویم و در نهایت به بررسی این دلایل میپردازیم و سعی میکنیم تحلیلی عادلانه ارائه دهیم.
آیا فیسبوک خوب است؟
یکی از دوستان فیسبوک را صلهرحم و دیدن و سر زدن به دوستان به صورت الکترونیکی میداند.
آیا دیدن با نامهنگاری و تلفن زدن یکسان است؟
فردی دیگر پیدا کردن دوستان قدیمی را بسیار خوشحال کننده میداند و دلیل دیگر را زندگی مجازی بدون خودسانسوری برای آدمها میداند.
آیا کسی که فکر میکنه در فیسبوک امنیت بیشتری داره، درست فکر میکنه؟ یا ضرر فیسبوک این است که این تفکر را به شما القاء میکند.
دوست برنامهنویسی، برنامهنویسی نرمافزار فیسبوک و سرویسدهی آن را عالی میداند و امنیت خیلی خوب آن را از نظر کنترل سطح دسترسی تحسین میکند.
دیگری، فیسبوک را دارای سرگرمیهای خیلی خوبی میداند.
دوست دیگری معتقد است فیسبوک خیلی به خودشناسی کمک میکند و در توضیح میگوید که بصورت بسیار هوشمند و خوبی، از روی فعالیت افراد علاقههای آنان را برای آنان لیست میکند.
دوست دیگری امکان به اشتراکگذاری عقاید فردی و نظرخواهی از کسانیکه برای فرد مهم هستند را امکان دیگر فیسبوک میداند.
فرد دیگری سادگی طراحی بصری فیسبوک و امکان ارتباطش با سایتهای بزرگ دیگر را مهم میداند.
فرد دیگری، آگاهسازی عموم جامعه در برابر رسانههای عمومی جهان بوسیلهی مردم را از مزایا فیسبوک میداند.
آیا میتوان کاملاً به آن اعتماد کرد؟
دوست دیگری رایگان بودن فیسبوک را مهم میداند.
میتونه مردم به هم نزدیک کنه. در مورد مشکلات جهان گروههای متحد تشکیل بده.
نزدیک کردن دوستانی که در راه دور هستند.
این خصوصیات رو یکجا دارد ، تک تک وجود دارد.
آیا این امکانات برای فیسبوک است؟
آیا فیسبوک بد است؟
دوستی معتقد است با وجود افراد زیاد و ارتباطات گستردهی مردم، فیسبوک چه دستاوردی در خارج از خود برای مردم بوجود آورده یا بهتر بگوییم چه محصولی از فیسبوک به نفع اجتماع تولید شده؟ خود تسهیل روابط امکانی است که فراهم کرده اما آیا نسبت به نفعی که از جامعه میبرد قابل حساب است؟
دوستی معتقد است که فیسبوک بیشتر برای نظر شما طرفدار پیدا میکند تا مخالف و آٔدمهای هم عقیده را به هم اتصال میدهد نه مخالف هم را. شاید این نکته در ظاهر مناسب باشد اما در عمل جداسازی افراد و گروهها و یکجانبهگرایی را ترویج میکند.
عدهای فیسبوک را جاسوس میدانند چون در اطلاعات کاربران جستجو میکند و آن را یا تحلیلی از آن را به خریداران اطلاعات میفروشد.
فرد دیگری معتقد است فیسبوک در ظاهر اجتماعی است ولی در عمل ضد اجتماع است چون فرهنگی اطلاعات محور را گسترش میدهد تا دانش محور یا خرد محور.
دلیل دیگر اینکه فیسبوک تاجر است و به منافع خود فکر میکند تا ارائهی محصولی در راستای اهداف اجتماع، البته این جرم نیست اما اگر عامل پیشرفت شما جامعه باشد، دیگر آنقدرها هم اخلاقی نیست که همهچیز به نفع شما تمام شود.
عدهای فیسبوک را دزد میدانند، و معتقد هستند امنیت اطلاعات در فیسبوک معنی ندارد.
عدهای دیگر فیسبوک را انحصاری میدانند و معتقدند معلوم نیست چه کارهایی را در پشت ظاهر سادهاش انجام میدهد.
اعتیادآوره.
راحت میشه دروغ بگی
در هنگام ثبت نام و قبول مجوز ، امکان تغییر رو برای فیسبوک فراهم کرده ایم . همینه که هست میخوای بخواه نمیخوای نخواه
در خدمت تجارته نه مردم
مکانیسم تشخیص درست یا نادرست بودن خبر را ندارد
وقتگیره، اطلاعات غیر مفیدش خیلی بیشتر از مفید است
تاجر یا جاسوس
فیسبوک از دو عامل استفاده کرده تا به این جایگاهی برسد که در آن قرار دارد:
۱- دانش توانایی منحصر بفرد بشری است. یعنی با فهم این نکته که هرجا که مردم باشند تولید دانش هم هست، شروع به ایجاد فضایی کرد که در آن مردم با توجه به جاذبههای مورد علاقهیشان وقت خود را صرف کنند و در نتیجهی این صرف وقت دانشی رایگان در اختیار فیسبوک قرار گرفت.
۲- دانش در عصر اطلاعات با ارزشتر از طلا است. عامل قبل مجموعهای از دانش اجتماعی را برای فیسبوک فراهم کرد که تا قبل از آن با روشهای سخت و هزینههای زیاد و اطمینان پایین تولید میشد. این دانش برای شرکتهایی که با مردم سروکار دارند و شناخت تفکر و خواست مردم عامل موفقیت محصول آنهاست، بینهایت ارزش دارد. این تجارت فیسبوک است. فکر نمیکنیم که تجارت دانش، غیرقانونی باشد اما نباید فراموش کنیم استفاده از ایدهای که متعلق به دانش آزاد است و اهمیت ندادن به اهداف دانش آزاد، کاری اخلاقی نیست.
جاسوس بودن فیسبوک بیشتر از استفاده از تحلیل فعالیت مردم، به استفادهی فیسبوک از اطلاعات شخصی کاربران مربوط میشود. نمیتوان وسوسهی فروش اطلاعات شخصی مردم به قیمتهای گذاف را برای محصولی کاملاً انحصاری نادیده گرفت، کاری که بیشتر محصولات انحصاری در دنیای کامپیوتر آن را انجام میدهند و کسی هم متوجه نمیشود.
تصمیمگیری در مورد تاجر بودن یا جاسوس بودن فیسبوک را به شما خوانندهی عزیز واگذار میکنیم.
مردمی یا انحصاری
چرا به هنگام ورود فیس بوک خیلی از سرویس دهنده های غول امکانات بلاگ خود را بستند . و با فیس بوک لینک شدند وهمکاری مشترک را آغاز کردند . مثل سرویس یاهو۳۶۰ که از سرویس های اجتماعی یاهو بود ؟
همکاری با شرکت رقیب فیس بوک ، تغییر اجباری ضائقه کرربران به فیس بوک و... اینها چه سودی برای این شرکت های به اصطلاح غول و رقیب فیس بوک دارد ؟ آیا این شرکت ها نیز در اهداف فیس بوک شریک شدند؟