بحث:نسخهٔ خلاصهٔ معرفینامه بنیاد دانش آزاد
- لطفاً پس از آنکه در صفحات بحث مطلبی را نوشتید آنرا با چهار علامت مدک موجود در نوار ابزارهای ویرایشی امضا کنید، (~~~~)، با این کار نام شما و تاریخ به عنوان امضا درج خواهد شد. اگر آنرا نیافتید لطفاً بالای صفحه ویرایش را دوباره مرور کنید، امضا را خواهید یافت با کلیک بر روی آن امضای شما در پای مطلبتان درج خواهد شد.
- اگر به کسی جواب میدهید ترجیحا از تو رفتگی استفاده کنید.
اهداف: اقتصادی چرا سیستم رقابتی باید از بین برود، چرا رقابت در کنار مشارکت دیده نشود؟
پاسخ:
Yeenghelabi (بحث) ۱۸ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۲۵ (EDT)
از چند منظر جواب این سوال رو میدم:
الف) رقابت ساختهٔ انحصار است. به این معنا که یکی از خصوصیات ماهیتی رقابت، همراهی همیشگی انحصار با آن است. وقتی ما از رقابت صحبت میکنیم بهتر است ابتدا به چیستی آن بپردازیم. من رقابت رو اینجوری توصیف میکنم: رقابت یعنی تلاش حداقل ۲ گروه از افراد بر سر یک مسئلهٔ محدود در بازهٔ زمان. از این تعریف چه نکاتی قابل برداشت است:
- اگر محدودیت وجود نداشته باشد، رقابت معنی پیدا نمیکند.
- اگر یکی از دو گروه داشتههای خود را در اختیار گروه دیگر قرار دهد، رقابت معنی پیدا نمیکند.
- اگر حداقل دو گروه وجود نداشته باشد، رقابت معنی پیدا نمیکند.
- پیروزی من یا شکست رقبا. هر دو به یک معنی است در بسیاری از موارد در رقابت سعی در پیروزی نمیشود بلکه سعی میشود تا رقبا در کار خود شکست بخورند.
حال بیاییم و این تعاریف را با ماهیت دانش آزاد مقایسه کنیم:
- در دانش آزاد سعی بر آن است تا از تعدد گروهها کاسته شود یعنی اتحاد یکی از اهداف دانش آزاد است.
- در دانش آزاد، دانش بصورت لحظهای به اشتراک گذاشته میشود تا سیستم با حداکثر سرعت و بیشترین راندمان به حرکت ادامه دهد.
- در دانش آزاد در صورت وجود منابع محدود، تمام توان در راستای برطرف کردن مشکل (نیاز) به کار گرفته میشود و نه استفادهٔ سریعتر از منابع محدود. در واقعیت، دانش آزاد با کمبود منابع مواجه نمیشود که اتفاقا دلیل آن نبود انحصار و انباشت ناعادلانهٔ منابع موجود و از طرف دیگر به اشتراکگذاشتن منابع کم فردی افراد در دانش آزاد است.
- پذیرش اینکه موفقیت من در گروی موفقیت همه است و شکست همه شکست من نیز هست، احساس مسئولیت افراد را در قبال جامعهٔ خود به مراتب بیشتر از نقطهٔ مقابل خود میکند.
فقط یکی از دلایل بالا کافی است تا اساس رقابت از بین برود.
ب) روند رقابت یک روند مخرب برای ارتباطات، روان و فرهنگ جامعه است. در ادامه به صورت موردی به این اثرات اشاره میکنم:
- فرهنگی که توسط رقابت ساخته میشود (ساخته شده است)، افراد جامعه را در مقابل هم و جوامع را در مقابل یکدیگر قرار میدهد. وقتی شما میدانید که یکی از طرفین رقابت، در انتها برندهٔ رقابت هستند، دیگر نمیتوانید تا با طرف مقابل دوستی خود را حفظ کرده و یا گسترش دهید. این اتفاق در بسیاری از وقایع روزمرهٔ دنیا و گذشته اتفاق افتاده است ولی با توجه به تاکید بیشتر در قرن حاضر بر رقابت هماکنون بیشتر از گذشته شاهد آن هستیم. در گذشته رقابتها در بین جوامع بیشتر وجود داشت ولی در حال حاضر رقابتها به درون جوامع کشیده شده است.
- فرهنگی که در بالا اشاره شد اثر مخرب دیگری نیز دارد که بدلیل اهمیت آن را جداگانه نام میبرم. فردگرایی در جوامع.
- اثر دیگر رقابت بر فرهنگ یک جامعه، از بین بردن حس دوستی و مشارکت و کمک به یکدیگر در جامعه است. وقتی من در یک رقابت که در آن توانایی کمی دارم شکست میخورم، ناخودآگاه در زمینهای که توانایی بیشتری نسبت به جامعه دارم، سعی در جبران شکست خود خواهم کرد تا احساس کمبود ناشی از شکست خود را جبران کنم و از طرفی به جامعه نشان دهم که نیازمند من است.
- اثرات روانی رقابت:
۱- در تمام لحظات قبل از رقابت، افراد دو گروه رقابتکننده در استرس و فشار روانی قرار دارند و مسلم است که این فشار روانی وارده بر افراد، در یک جایی باید تخلیه شود.
۲- در یکی رقابت همیشه یک طرف پیروز و یک طرف شکستخورده است. این تازه بهترین حالت رقابت است چون در حالت کلی، پیروز رقابت یک گروه است ولی شکستخوردگان رقابت میتواند بیش از یک گروه باشد. احساس ناراحتی ناشی از شکست که بر افراد وارد میشود، چه میشود؟
۳- پرخاشگری، حسادت، کینه، بدبینی و ... ، اینها همه خصوصیات منفی هستند که در حالت کلی وجود دارند ولی در یک رقابت، شرایط برای رشد این خصوصیات بسیار مساعدتر از حالت عادی است.
حال بیاییم و نقطهٔ مقابل رقابت را در دانش آزاد بررسی کنیم:
۱- در مشارکت نه تنها استرس افزایش نمییابد بلکه وقتی شما مشارکت دیگر افراد را با خود میبینید، در حل مشکل و رسیدن به هدف دلگرمتر شده و احساس امید بیشتر و امنیت میکنید.
۲- بعد از به ثمر رسیدن یک تلاش گروهی، همهٔ افراد، خود را به یک اندازه در موفقیت بدست آمده سهیم میدانند. بدون اینکه سهم تلاش هر فرد مهم باشد. این احساسی شادی جمعی یکی از مهمترین دستاوردهای دانش آزاد است.
۳- بخشش، رفاقت، همدلی، مهربانی و ...، همهٔ این خصوصیات در یک کار گروهی به مراتب امکان رشد و تمرین بیشتری دارند.
اینها تازه اندکی از دلایلی است که مدت چند سال تلاش عدهای محدود و با سطح سواد پایین پیدا شده است.
Yeenghelabi (بحث) ۱۸ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۲۵ (EDT)
اگر نمونه های آنچه که در دنیای واقعی متن باز و دانش آزاد رخ میدهد را مشاهده کنیم، هر دوی اینها با هم دیده میشوند. و این نمونه ها، تحلیلی هایی که شما ارایه داده اید را در عمل به چالش میکشند.
در این منبع نمونه های خوبی از ترکیب این دو ارائه شده است.
ضمنا ریشه کلمه competition (رقابت) از ترکیب "com + petere" به معنای "seek together" (تلاش با همدیگر) آمده است. [۱]