نقش جامعه و دولت در حمایت از نرم‌افزار آزاد

From بنیاد دانش آزاد
Jump to: navigation, search

این مقاله در نشست هم‌اندیشی توسعه بکارگیری نرم‌افزار آزاد/متن‌باز در کشور در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ توسط سعید علیجانی و سیدمحمدمسعود صدرنژاد ارائه شده است.

مقدمه

در این نوشتار سعی شده ابتدا به صورت اجمالی وضع کنونی، اهداف و دستاوردهای دولت در استفاده، ترویج و توسعهٔ نرم‌افزار آزاد در ایران تحلیل شود. در "شناخت جایگاه دولت و جامعه در حمایت از نرم‌افزار آزاد" این اهداف با واقعیت مقایسه شده و در نهایت "راهکار پیشنهادی" نوشته شده است.

اهداف و دستاوردهای دولت

اگر دستاوردهای سازمان فناوری اطلاعات را در راستای اهداف دولت در نظر بگیریم می‌توان این اهداف را در سه دستهٔ کلی تقسیم‌بندی کرد. دستهٔ اول استفاده از نرم‌افزار آزاد است. حتی از واژهٔ به‌کارگیری در نام این تشکیلات استفاده شده است، که نشان‌دهندهٔ اهمیت این هدف برای سازمان فناوری اطلاعات است. دستهٔ دوم ترویج استفاده از نرم‌افزار آزاد است به این معنی که دیگران هم از نرم‌افزار آزاد استفاده کنند و دستهٔ سوم توسعهٔ نرم‌افزار آزاد است. پیش از اینکه به بررسی خود این اهداف بپردازیم برای هر کدام یک مثال بارز خواهیم آورد.

استفاده از سیستم‌عامل اوبونتو روی کامپیوترهای دسکتاپ کارکنان سازمان فناوری اطلاعات یک گامِ رو به جلو در راستای استفاده از نرم‌افزار آزاد بوده است. افزایش آگاهی جامعه از طریق برگزاری همایش‌ها یا حمایت از گروه‌هایی نظیر لاگ تهران می‌تواند در راستای ترویج استفاده از نرم‌افزار آزاد باشد. حمایت از سیستم‌عامل بومی زمین هم می‌تواند در راستای توسعهٔ نرم‌افزار آزاد شناخته شود.

جهانی‌سازی

نرم‌افزار آزاد بخشی از فرایند جهانی‌سازیست. جهانی‌سازی به معنای متصل کردن تمام مردم دنیا به یکدیگر و حذف مرزهای جغرافیایی. یعنی فراهم کردن شرایطی که مردم دنیا فارغ از زبان، ملیت، مذهب و … بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند و درکنار هم و با هم زندگی کنند. کشور‌های توسعه‌یافته که اغلب شعار جهانی‌سازی می‌دهند، برخلاف ادعای خود عمل کرده‌اند چرا که روزبه‌روز سفر به کشور‌های توسعه‌یافته سخت‌تر می‌شود و مرزهای بین کشورها پررنگ‌تر می‌شود اما نرم‌افزار آزاد، به کمک اینترنت مردم تمام دنیا را به هم متصل کرده است. بالاترین شکل تعامل، تعامل برای رسیدن به یک هدف مشترک است و این در نرم‌افزار آزاد نمود پیدا کرده است. زیرا جامعهٔ نرم‌افزار آزاد خلق یک نرم‌افزار را برای رفع یک نیاز مشترک، هدف قرار داده است و امروزه نمی‌توان روی نرم‌افزارهای آزاد برچسب کشور یا شرکت به‌خصوصی را زد.

شناخت جایگاه جامعه و دولت در حمایت از نرم‌افزار آزاد

دولت‌ها، جامعه و شرکت‌ها انگیزه‌های متفاوتی برای حمایت از نرم‌افزار آزاد دارند چرا که نیاز آن‌ها برای استفاده از نرم‌افزار آزاد متفاوت است. اگر نیاز هر کدام به درستی تشخیص داده شود می‌توان دربارهٔ نقاط اشتراک آن‌ها بحث کرد و این اهداف را در راستای هم قرار داد. هدف دولت‌ها از استفاده از نرم‌افزار آزاد معمولا به امنیت بیشتر اطلاعاتشان مربوط می‌شود. شرکت‌ها به دنبال راه‌حل‌های کم‌هزینه‌تر و قابل اعتمادتر برای حل مسائل خود هستند و جامعه به دنبال راهکاریست که نیازهای خود را برطرف کند.

بخش قابل توجهی از قدرت و ثروت به ترتیب در اختیار دولت‌ها و شرکت‌هاست، در حالی که توسعهٔ نرم‌افزار آزاد نیازی به قدرت و ثروت ندارد. به این معنی نیست که این دو نمی‌توانند به توسعهٔ نرم‌افزار آزاد کمک کنند بلکه به این معنیست که نرم‌افزار آزاد بدون قدرت دولت‌ها و ثروت شرکت‌ها هم می‌تواند توسعه یابد همانطور که بدون این دو به جایگاه کنونی خود رسیده است.

اگر دولت متوجه سهم کم قدرت در توسعهٔ نرم‌افزار آزاد باشد، جایگاه خود را تشخیص می‌دهد و به اندازه سهم خود و در جای مناسب، مسئولیت اجتماعی خود را ایفا می‌کند. اگر چنین شود، دولت متوجه می‌شود که مجبور کردن افراد یک سازمان دولتی به نصب اوبونتو روی کامپیوترهای شخصی خود، کمکی به توسعهٔ نرم‌افزار آزاد نمی‌کند، به دلیل این که استفادهٔ افراد به عنوان کاربر نهایی از یک سیستم‌عامل آزاد نقش چندان موثری در توسعهٔ نرم‌افزار آزاد نخواهد داشت. همچنین ایجاد یا حمایت از ایجاد سیستم‌عامل زمین به دلیل عدم استفاده از این سیستم‌عامل توسط شرکت‌های مبتنی بر ابر، چه در داخل و چه در خارج کشور کمکی به توسعهٔ نرم‌افزار آزاد نمی‌کند نه به این خاطر که لزوما این سیستم‌عامل ضعیف عمل کرده یا کم هزینه شده، بلکه به این دلیل که این سیستم‌عامل از ابتدا هم قرار نبوده توسط مردم جهان مورد استفاده قرار بگیرد و یک سیستم‌عامل ملی/بومی بوده. این در حالیست که یکی از افتخارات دولت استفاده از سیستم‌عامل غیربومی اوبونتو است که بخش قابل توجهی از توسعهٔ آن توسط جامعهٔ کاربری آن از سراسر جهان صورت می‌گیرد. ابهامی که در واژه ملی قرار دارد آیا ناشی از عدم شناخت ماهیت نرم‌افزار آزاد و ارتباط آن با فرایند جهانی‌سازی است؟ آیا اجباری در کار است که دستگاه‌های دولتی از این اسامی برای دریافت تایید نام سازمان و پروژه‌های آزاد استفاده می‌کنند؟

راهکار پیشنهادی

در بخش قبل گفتیم نرم‌افزار آزاد به قدرت و ثروت نیاز ندارد. نرم‌افزار آزاد به جای این دو به جامعهٔ مشارکت‌کننده نیاز دارد. نرم‌افزارهای آزاد در سراسر دنیا توسط جوامع کاربری تولید، آزمایش و منتشر می‌شود و شرکت‌ها و دولت‌ها تنها حامی این جوامع و گروه‌های کاربری هستند. پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود اینست که پس دولت چه نقشی می‌تواند در توسعهٔ نرم‌افزار آزاد داشته باشد؟ به این پرسش در دو بخش جداگانه پاسخ می‌دهیم. بخش اول شناسایی نیازهای جوامع و رفع بخشی از آن که در توان دولت می‌باشد و بخش دوم تالیف سیاست‌های درست است.

شناسایی نیازهای جوامع و رفع بخشی از آن‌ها

برای مورد دوم به یک دایرکتوری از پروژه‌های نرم‌افزار آزاد و دانش آزاد از سراسر دنیا نیاز هست برای همین ابتدا باید معیارهایی مشخص شود که بر اساس آن هم آزاد بودن پروژه‌ها و هم صلاحیت آن‌ها چه از نظر فنی و چه از نظر توان اجرایی مورد بررسی و تایید قرار بگیرد. بعد از تهیهٔ دایرکتوری گام بعد مشخص کردن نیازهای هر پروژه و حیطه تخصصی هر کدام هست. برای مثال سایت گنو، لانچپد، داک‌داک‌گو، ویکیپدیا و … امکان ترجمه به صورت گروهی را فراهم کرده‌اند و هر فردی که به زبان انگلیسی مسلط باشد، می‌تواند به این پروژه‌ها کمک کند. ممکن است بعضی از پروژه‌ها نیازمند گرافیست، بعضی ایجاد مستندات فنی، بعضی برنامه‌نویس یا حتی حمایت مالی (سیستم دونیشن را هم شامل می‌شود) و …. داشته باشند. بعد از طبقه‌بندی نیازها باید برای هر پروژه و تخصص راهنمایی تهیه کرد که شامل روال مشارکت در آن پروژه باشد. البته تمام نیازها در این طبقه‌بندی قرار نمی‌گیرد. برخی نیازها ممکن است حالت خاص‌تری داشته باشد ولی نکته مهمی که وجود دارد اینست که نیاز را افرادی تشخیص می‌دهند که در این پروژه‌ها کار می‌کنند نه نگارندگان این مقاله یا کارکنان سازمان‌های دولتی.

جمع‌بندی مراحل پیشنهادی برای ایجاد بستر شناسایی نیازهای جوامع و رفع آن‌ها به شرح زیر است:

صفر- مشخص کردن معیارها و حداقل‌های مورد نیاز برای آزاد بودن یک پروژه و صلاحیت فنی و اجرایی آن

یک- تهیه دایرکتوری جوامع و پروژه‌ها و معرفی آن‌ها

دو- دسته‌بندی جوامع فعال در حوزه نرم‌افزار یا دانش آزاد

سه- بررسی نیاز‌ها از طریق پرس‌و‌جو از فعالین آن حوزه

چهار- طبقه‌بندی نیازها بر حسب تخصص‌ها یا منابع مالی مورد نیاز

پنج- شناسایی و رفع بخشی از این نیازها که در با توجه به بودجهٔ مالی و اختیارات سازمان‌های دولتی ممکن است

سیاست‌ها

هرچند مهاجرت دولت و توابع آن از جمله مدارس و سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی به نرم‌افزار آزاد می‌تواند فوایدی از جمله ذخیره شدن منابع مالی و تشویق و گسترش شرکت‌های پشتیبان نرم‌افزار در داخل کشور، اثر نکردن فشارهای دولت‌ها برای تحریم ایران توسط شرکت‌های انحصاری و … داشته باشد اما ماموریت اصلی دولت سازماندهی جامعه برای آزادی و سعادت مردم است. یکی از جنبه‌های این آرمان در حیطه کامپیوتر تشویق کاربران به فراگیری نرم‌افزار آزاد یعنی نرم‌افزارهایی که به آزادی کاربران احترام می‌گذارند، است در حالی که نرم‌افزار انحصاری آزادی کاربرانش را پایمال می‌کند و این یک مشکل اجتماعیست که دولت باید آن را ریشه‌کن کند.

مهمترین سیاست در حوزهٔ آموزش مطرح است زیرا آموزش آیندهٔ یک کشور را می‌سازد. فعالیت‌های آموزشی و افراد مرتبط با امور آموزشی باید فقط نرم‌افزارهای آزاد را تدریس کنند و نباید هیچوقت دانش‌آموزان را به استفاده از نرم‌افزارهای انحصاری عادت دهند. این افراد باید دلایل اجتماعی پافشاری روی نرم‌افزار آزاد را آموزش دهند چرا که آموزش نرم‌افزار انحصاری آموزش وابستگیست که این با ماموریت مدارس در تضاد است.

جستارهای وابسته